ملاحظات کلی
ارائه مطلوب و رعایت استانداردهای حسابداری
9 . صورتهای مالی باید وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی واحد تجاری را به نحو مطلوب ارائه کند . تقریباً در تمام شرایط، اعمال مناسب الزامات استانداردهای حسابداری همراه با افشای اطلاعات اضافی در صورت لزوم، منجر به ارائه صورتهای مالی به نحو مطلوب میشود .
10 . هر واحد تجاری که صورتهای مالی آن طبق استانداردهای حسابداری تهیه و ارائه میشود باید این واقعیت را افشا کند. در صورتهای مالی نباید ذکر کرد که این صورتها طبق استانداردهای حسابداری تهیه شده است، مگراینکه در تهیه صورتهای مزبور مفاد تمام الزامات مندرج در استانداردهای مربوط رعایت شده باشد.
11 . بکارگیری نامناسب استانداردهای حسابداری، از طریق افشا در یادداشتهای توضیحی، جبران نمیشود.
12 . در موارد بسیار نادر، چنانچه مدیریت واحدتجاری به این نتیجه برسد که رعایت یکی از الزامات استانداردهای حسابداری، صورتهای مالی را گمراهکننده میسازد و بنابراین انحراف از آن به منظور دستیابی به ارائه صورتهای مالی به نحو مطلوب ضروری است، باید موارد زیر را افشا کند :
الف . این مطلب که بنا به اعتقاد مدیریت واحد تجاری، صورتهای مالی، وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی واحد تجاری را به نحو مطلوب منعکس میکند،
ب . تصریح اینکه صورتهای مالی از تمام جنبههای با اهمیت مطابق با استانداردهای حسابداری میباشد، به استثنای انحراف از الزامات یک استاندارد حسابداری که به منظور ارائه مطلوب صورتهای مالی انجام گرفته است،
ج . استانداردی که الزامات آن رعایت نشده است، ماهیت انحراف شامل شیوه حسابداری مقرر در استاندارد، اینکه چرا کاربرد شیوه مقرر در استاندارد صورتهای مالی را گمراهکننده میسازد و شیوه حسابداری بکار گرفته شده، و
د . اثر مالی انحراف بر سود یا زیان خالص، داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه در هر یک از دورههای مورد گزارش.
13 . برای ارائه صورتهای مالی به نحو مطلوب، رعایت موارد زیر الزامی است:
الف. انتخاب و اعمال رویههای حسابداری طبق مفاد بند 17،
ب . ارائه اطلاعات شامل رویههای حسابداری، به گونهای که اطلاعات، مربوط، قابل اتکا، قابل مقایسه و قابل فهم باشد، و
ج . ارائه اطلاعات اضافی در مواردی که رعایت الزامات مقرر در استانداردهای حسابداری برای درک اثر معاملات یا سایر رویدادهای خاص بر وضعیت مالی و عملکرد مالی واحد تجاری توسط استفادهکنندگان صورتهای مالی کافی نباشد.
14 . در موارد نادر ممکن است کاربرد الزامات یک استاندارد حسابداری به ارائه صورتهای مالی گمراهکننده، منجر شود. این امر تنها در مواردی روی میدهد که شیوه مقرر در استاندارد مورد نظر به وضوح نامناسب باشد، به گونهای که نتوان از طریق کاربرد الزامات آن استاندارد یا به وسیله افشای اطلاعات اضافی، به ارائه صورتهای مالی به نحو مطلوب دست یافت. این موضوع که کاربرد شیوه دیگر نیز میتواند به ارائه صورتهای مالی به نحو مطلوب منجر شود، به تنهایی برای توجیه انحراف از شیوه مقرر، مناسب نیست.
15 . برای ارزیابی ضرورت انحراف از الزامات یک استاندارد حسابداری، ملاحظات مندرج در صفحه بعد مدنظر قرار میگیرد :
الف. هدف از الزام مقرر و اینکه چرا در شرایط خاص مورد نظر، هدف مزبور نامربوط یا دست نیافتنی است.
ب . تفاوت شرایط واحد تجاری با شرایط سایر واحدهای تجاری که الزام مورد نظر را رعایت میکنند.
16 . نظر به اینکه انتظار میرود شرایط ایجابکننده انحراف بسیار نادر باشد و ضرورت انحراف نیز موضوعی بحثانگیز و مستلزم قضاوت است، بنابراین آگاهی از عدم رعایت الزامات استاندارد حسابداری برای استفادهکنندگان اهمیت دارد. همچنین برای اینکه استفادهکنندگان بتوانند در مورد انحراف به طور آگاهانه قضاوت و تعدیلات لازم را جهت انطباق با استاندارد مورد نظر محاسبه کنند، اطلاعات کافی در صورتهای مالی ارائه میشود.
رویههای حسابداری
17 . مدیریت واحد تجاری باید رویههای حسابداری را به گونهای انتخاب و اعمال کند که صورتهای مالی با تمام الزامات استانداردهای حسابداری مربوط مطابقت داشته باشد. در صورت نبود استاندارد خاص، مدیریت باید رویهها را به گونهای تعیین کند تا اطمینان یابد صورتهای مالی اطلاعاتی را فراهم میآورد که :
الف . به نیازهای تصمیمگیری استفادهکنندگان مربوط است، و
ب . قابل اتکاست به گونهای که :
1 . وضعیت مالی و عملکرد مالی واحد تجاری را صادقانه بیان میکند،
2 . منعکس کننده محتوای اقتصادی و نه فقط شکل حقوقی معاملات و سایر رویدادهاست،
3 . بیطرفانه یعنی عاری از تمایلات جانبدارانه است،
4 . محتاطانه است، و
5 . از تمام جنبههای با اهمیت، کامل است.
18 . رویههای حسابداری راهکارهای ویژهای است که واحد تجاری برای تهیه و ارائه صورتهای مالی انتخاب میکند. راهکارهای مزبور که در استانداردهای حسابداری مشخص شدهاند برای اعمال اصول مندرج در مفاهیم نظری گزارشگری مالی در مورد اقلام، معاملات و سایر رویدادهای مالی و بویژه موارد زیر ایجاد شده است :
الف. اندازهگیری و تجدید اندازهگیری داراییها و بدهیها در مواردی که مبالغ مربوط از اهمیت نسبی برخوردار است، و
ب . نحوه و زمان شناخت تغییرات در داراییها و بدهیها در صورتهای عملکرد مالی.
19 . در صورت نبود استاندارد حسابداری خاص، مدیریت رویههایی را بکار میبرد که به ارائه مفیدترین اطلاعات در صورتهای مالی منجر شود. این امر مستلزم بکارگیری قضاوت توسط مدیریت واحد تجاری با مدنظر قرار دادن ملاحظات زیر است :
الف. الزامات استانداردهای حسابداری برای موضوعات مشابه و مربوط،
ب . تعاریف، معیارهای شناخت و اندازهگیری داراییها، بدهیها، درآمدها و هزینهها مندرج در مفاهیم نظری گزارشگری مالی، و
ج . استانداردهای صادره توسط سایر مراجع حرفهای معتبر و رویههای پذیرفته شده صنعت تا میزانی که با موارد الف و ب این بند سازگار باشد.
تداوم فعالیت
20 . مدیریت در زمان تهیه صورتهای مالی، باید توان ادامه فعالیت واحد تجاری را ارزیابی کند. صورتهای مالی باید برمبنای تداوم فعالیت تهیه شود مگر اینکه مدیریت قصد انحلال یا توقف عملیات واحد تجاری را داشته باشد، یا عملاً ناچار به انجام این امر شود . در مواردی که مدیریت از رویدادها و شرایطی آگاهی یابد که ممکن است ابهام اساسی نسبت به توانایی تداوم فعالیت واحد تجاری ایجاد کند، این ابهام باید افشا شود . چنانچه صورتهای مالی برمبنای تداوم فعالیت تهیه نشود، این واقعیت باید همراه با مبنای تهیه صورتهای مالی و اینکه چرا واحد تجاری فاقد تداوم فعالیت تلقی شده است، افشا شود.
21 . تداوم فعالیت به معنای ادامه عملیات واحد تجاری در آینده قابل پیشبینی است. یعنی در تهیه و ارائه صورتهای مالی، هیچ قصد یا الزامی به انحلال واحد تجاری یا کاهش قابل توجه در حجم عملیات واحد تجاری فرض نمیشود.
22 . مدیریت برای ارزیابی تداوم فعالیت، تمام اطلاعات موجود در خصوص آینده قابل پیشبینی (حداقل 12 ماه پس از تاریخ ترازنامه) را بررسی میکند. میزان این بررسی به واقعیات موجود در هر مورد بستگی دارد. در مواردی که واحد تجاری دارای سابقه سودآوری است و به آسانی به منابع مالی دسترسی دارد، نتیجهگیری درباره مناسب بودن کاربرد مبنای تداوم فعالیت برای واحد تجاری میتواند بدون تجزیه و تحلیل تفصیلی، امکانپذیر باشد. درغیر این صورت، برای ارزیابی تداوم فعالیت ممکن است بررسی مواردی از قبیل عوامل مؤثر بر سودآوری جاری و مورد انتظار، جداول زمانی بازپرداخت بدهیها و منابع بالقوه تأمین مالی ضروری باشد.
مبنای تعهدی
23 . به استثنای اطلاعات مربوط به جریانهای نقدی، واحد تجاری باید صورتهای مالی خود را برمبنای تعهدی تهیه کند.
24 . در مبنای تعهدی، معاملات و سایر رویدادها در زمان وقوع (و نه در زمان دریافت یا پرداخت وجه نقد) شناسایی و در اسناد و مدارک حسابداری ثبت میشود و در صورتهای مالی دورههای مربوط انعکاس مییابد. بسیاری از هزینهها بر مبنای رابطه مستقیم مخارج تحملشده با درآمدهای تحصیلشده در صورت سود و زیان شناسایی میشود (تطابق هزینه و درآمد). در هر صورت، کاربرد مفهوم تطابق، شناخت اقلامی را در ترازنامه که با تعریف داراییها یا بدهیها انطباق ندارد، مجاز نمیشمرد.
ثبات رویه در نحوه ارائه
25 . نحوه ارائه و طبقهبندی اقلام در صورتهای مالی از یک دوره به دوره بعد نباید تغییر کند مگر در مواردی که :
الف . تغییری عمده در ماهیت عملیات واحد تجاری یا تجدید نظر در نحوه ارائه صورتهای مالی حاکی از این باشد که تغییر مزبور به ارائه مناسبتر معاملات یا سایر رویدادها منجر شود، یا
ب . تغییری در نحوه ارائه، به موجب یک استاندارد حسابداری الزامی شود.
26 . تحصیل یا واگذاری داراییهای عمده یا تجدیدنظر در نحوه ارائه صورتهای مالی ممکن است مستلزم ارائه صورتهای مالی به شکلی متفاوت باشد. تنها در شرایطی که ادامه ارائه صورتهای مالی به شکل جدید محتمل باشد یا اینکه منافع ارائه صورتهای مالی به شکل جدید به روشنی مشخص باشد، واحد تجاری باید نحوه ارائه صورتهای مالی خود را تغییر دهد. در صورت ایجاد تغییر در نحوه ارائه صورتهای مالی، واحد تجاری اطلاعات مقایسهای را طبق مندرجات بند 39 این استاندارد تجدید طبقهبندی میکند.
اهمیت و تجمیع
27 . تمام اقلام با اهمیت باید به طور جداگانه در صورتهای مالی ارائه شود. مبالغ کم اهمیت باید با مبالغ دارای ماهیت یا کارکرد مشابه جمع شود و نیازی به ارائه جداگانه آنها نیست.
28 . صورتهای مالی حاصل پردازش تعداد زیادی معاملات و سایر رویدادهاست که با تجمیع آنها در گروههای مختلف براساس ماهیت یا کارکرد، سازمان مییابد. ارائه اطلاعات تلخیص و طبقهبندی شدهای که تشکیل دهنده اقلام اصلی مندرج در صورتهای مالی اساسی یا در یادداشتهای توضیحی است، آخرین مرحله از فرایند تجمیع و طبقهبندی است. چنانچه یک قلم اصلی به تنهایی با اهمیت نباشد در صورتهای مالی اساسی یا در یادداشتهای توضیحی، با اقلام اصلی دیگر جمع میشود. اهمیت یک قلم ممکن است به اندازهای نباشد که ارائه جداگانه آن را در صورتهای مالی اساسی توجیه کند، اما افشای جداگانه آن را در یادداشتهای توضیحی ایجاب کند.
29 . در این استاندارد، اطلاعاتی با اهمیت تلقی میشود که عدم افشای آن بر تصمیمات اقتصادی استفادهکنندگان که بر مبنای صورتهای مالی اتخاذ میشود، مؤثر واقع شود. اهمیت به اندازه و ماهیت قلمی بستگی دارد که در شرایط خاص در مورد حذف آن قضاوت میشود. برای اتخاذ تصمیم درباره اهمیت یک قلم یا جمع اقلام، هم اندازه و هم ماهیت آن قلم یا اقلام ارزیابی میشود. متناسب با شرایط، ممکن است یکی از دو عامل یادشده تعیین کننده باشد. برای مثال، داراییهایی که ماهیت و کارکرد مشابه دارند با یکدیگر جمع میشود، حتی اگر مبالغ تک تک آنها قابل توجه باشد. با وجود این، اقلام عمده که از لحاظ ماهیت یا کارکرد با یکدیگر متفاوت است جداگانه ارائه میشود.
30 . چنانچه اجرای الزامات افشای مندرج در استانداردهای حسابداری به اطلاعات بی اهمیت منجر شود، نیازی به رعایت آن نیست.
تهاتـر
31 . داراییها و بدهیها نباید با یکدیگر تهاتر شود مگر اینکه تهاتر آنها طبق استاندارد حسابداری دیگری الزامی یا مجاز باشد.
32 . اقلام درآمد و هزینه باید تنها زمانی تهاتر شود که :
الف . یک استاندارد حسابداری تهاتر مزبور را الزامی یا مجاز کرده باشد، یا
ب . درآمدها و هزینههای غیرعملیاتی که از معاملات و رویدادهای واحد یا مشابه حاصل میشود، با اهمیت نباشد. چنین مبالغی باید طبق مفاد بند 27 این استاندارد با یکدیگر جمع شود.
33 . گزارش جداگانه هر دو گروه داراییها و بدهیها، و درآمدها و هزینههای با اهمیت، ضروری است. تهاتر اقلام در ترازنامه یا صورت سود و زیان موجب کاهش توان درک معاملات انجام شده و ارزیابی جریانهای نقدی آتی واحد تجاری توسط استفادهکنندگان میشود مگر در مواردی که تهاتر منعکسکننده محتوای معامله یا رویداد مربوط باشد. گزارش خالص داراییها یعنی داراییها پس از کسر اقلام کاهنده مربوط از قبیل ذخیره کاهش ارزش موجودیهای مواد و کالا، ذخیره مطالبات مشکوکالوصول و استهلاک انباشته داراییهای ثابت مشهود، تهاتر نیست.
34 . تهاتر دو یا چند قلم دریافتنی و پرداختنی تنها زمانی مناسب است که توان واحد تجاری برای تسویه حساب از طریق پرداخت مبلغ خالص یا عدم پرداخت و الزام دیگری به پرداخت مبلغ خالص، تضمین شده باشد. این تضمین مستلزم وجود حق قانونی تهاتر است و اینکه چنین حقی در صورت ناتوانی دیگری در ایفای تعهد همچنان برقرار باشد. در غیر این صورت معمولاً این امکان وجود دارد که واحد تجاری به ایفای تعهد ملزم شود، بدون آنکه بتواند به منافع اقتصادی آتی دارایی دست یابد.
35 . طبق استاندارد حسابداری شماره 3، درآمد عملیاتی به ارزش منصفانه مابهازای دریافتی یا دریافتنی اندازهگیری میشود. هر واحد تجاری، در روال فعالیتهای عادی خود معاملات دیگری را نیز انجام میدهد که مولد درآمد عملیاتی نیست، اما برای انجام فعالیتهای مولد درآمد عملیاتی آن ضروری است. نتایج این گونه معاملات از طریق تهاتر درآمدها و هزینههای مربوط به آن ارائه میشود، به شرط این که تهاتر یاد شده محتوای معامله را منعکس کند. برای مثال :
الف. درآمدها و هزینههای غیرعملیاتی حاصل از فروش داراییهای غیرجاری (مانند سرمایهگذاریها و داراییهای ثابت مشهود)، به مبلغ عواید حاصل از فروش دارایی پس از کسر مبلغ دفتری و هزینههای فروش آن گزارش میشود.
ب . مخارج قابل استرداد مربوط به قرارداد با یک شخص ثالث با مبالغ دریافتی و دریافتنی در این رابطه، تهاتر و به صورت خالص گزارش میشود.
36 . به علاوه، درآمدها و هزینههای غیرعملیاتی حاصل گروهی از معاملات مشابه (از قبیل سودها و زیانهای حاصل از تسعیر اقلام ارزی یا فروش داراییهای ثابت مشهود) به صورت خالص گزارش میشود، اما اندازه، ماهیت یا وقوع اینگونه درآمدها و هزینهها ممکن است به گونهای باشد که افشای جداگانه آنها طبق استاندارد حسابداری شماره 6 با عنوان گزارش عملکرد مالی ضرورت یابد.
اطلاعات مقایسهای
37 . صورتهای مالی باید در برگیرنده اقلام مقایسهای دوره قبل باشد به جز در مواردی که یک استاندارد حسابداری نحوه عمل دیگری را مجاز یا الزامی کرده باشد. اطلاعات مقایسهای تشریحی تا جایی باید افشا شود که جهت درک صورتهای مالی دوره جاری مربوط تلقی گردد.
38 . درمواردی، اطلاعات تشریحی ارائه شده در صورتهای مالی دوره (های) قبل به دوره مالی جاری نیز مربوط است. برای نمونه، جزئیات یک دعوای حقوقی که نتیجه آن در تاریخ ترازنامه قبلی مشخص نبوده و تاکنون حل و فصل نشده است، در دوره جاری افشا میشود. ارائه اطلاعات مربوط به ابهامات موجود در تاریخ ترازنامه قبلی و اقدامات انجام شده طی دوره جاری جهت رفع ابهام آنها، برای استفادهکنندگان صورتهای مالی مفید است.
39 . درمواردی که نحوه ارائه یا طبقهبندی اقلام در صورتهای مالی اصلاح میشود، به منظور اطمینان از قابلیت مقایسه اقلام صورتهای مالی، مبالغ مقایسهای باید تجدید طبقهبندی شود مگر اینکه این امر ممکن نباشد. همچنین ماهیت، مبلغ و دلیل تجدید طبقهبندی باید افشا شود . هرگاه تجدید طبقهبندی مبالغ مقایسهای عملی نباشد، واحد تجاری باید دلیل عدم تجدید طبقهبندی و ماهیت تغییراتی را که در صورت تجدید طبقهبندی ایجاد میشد، افشا کند.
40 . در برخی شرایط ممکن است تجدید طبقهبندی اطلاعات مقایسهای عملی نباشد. برای نمونه ممکن است دادهها در دوره (های) قبلی به گونهای گردآوری شده باشد که تجدید طبقهبندی امکانپذیر نباشد. در چنین شرایطی، ماهیت تعدیلات مربوط، افشا میشود. طبق الزامات استاندارد حسابداری شماره 6 با عنوان گزارش عملکرد مالی، چنانچه در رویه حسابداری تغییری صورت گیرد ارقام مقایسهای دوره(های) قبل باید برمبنای رویه جدید ارائه مجدد شود.